سیری در نهج البلاغه
?علي (ع) راز نهج البلاغه?:
?قسمت (١)
?علی (ع) از دوران کودکی اش سخن می گوید:
✨ «من در خردسالی، بزرگان عرب را به خاک افکندم و شجاعان دو قبیله معروف «ربیعه» و «مضر» را در هم شکستم!
✨شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا (ص) در خویشاوندی نزدیک در مقام و منزلت ویژه می دانید.
✨پیامبر مرا در اتاق خویش می نشاند. در حالی که کودکی بودم مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانید بدنش را به بدن می چسباند و بوی پاکیزه او را استثمام می کردم و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد،
✨هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردارم نیافت.
✨از همان لحظه ای که پیامبر (ص) را از شیر گرفتند،
خداوند بزرگ ترین فرشته خود (جبرئیل) را مامور تربیت پیامبر (ص) کرد تا شب و روز، او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند
✨ و من همواره با پیامبر بودم و چونان فرزند که همواره با مادر است.
✨پیامبر (ص) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نیکو را برایم آشکار می فرمود و به من فرمان می داد که به او اقتدا نمایم.
✨پیامبر چند ماه از سال را در غار حرا می گذارند، تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی دید،
✨در آن روزها، در هیچ خانه ای اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا (ص) که خدیجه هم در آن بود و من سومین آنان بودم.
✨من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را می بوییدم. من هنگامی که وحی بر پیامبر (ص) فرود می آمد، ناله شیطان را شنیدم،
گفتم: ای رسول خدا!
این ناله کیست؟
گفت: شیطان است که از پرستش خویش مایوس گردید و فرمود:
✨علی! تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بینم، می بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خدا می روی.»
? خطبه ١٩٢
#علي_شناسي
✏️ادامه دارد…